انسان‌ترین مرد سیاسی قرن حاضر

روز پنج شنبه نلسون ماندلا درگذشت. درخصوص زندگی پر فراز و نشیب این مرد بزرگ نویسندگان بسیاری در دنیا نوشته اند آنچنان که هیچ ندارم اضافه بر آنان برای این مرد بنویسم. روز جمعه مستندی که سال ها قبل از ماندلا تهیه شده بود دیدم. برجسته ترین نکته مستند این بود که ماندلا وقتی از زندان آزاد شد هیچگاه به دنبال انتقام و تسویه حساب با کسانی که 27 سال از عمر او را تباه کردند نبود. آدمی باید به درجه رفیعی از انسانیت رسیده باشد که عملا با کسی خصومت نورزد. روحش شاد.



_____________________________________________________

پ.ن: این روزها  به دلیل مشغله کاری ، زمان رو برای نوشتن کلی سوژه  از دست میدم. مثل همین یکی ولی دلم میخواست حتما چند خطی بنویسم.

برداشت آزاد

دیشب فیلم "گفتگو در مه" رو از برنامه آپ/ارات دیدم. مستندی بود درباره خانمی که عضو شورای شهر یک روستا بود و رئیس روستا که ظاهرا کدخدای ده هم بود ایشون رو به رسمیت نمی شناخت و حاضر نبود که بعد از دو سال جلسه شورا رو تشکیل بده و به مشکلات اهالی رسیدگی کنه. شاید خیلی‌ها وقتی این فیلم رو ببینن بگن از یه پیرمرد کم سواد و دارای عقاید 80 سال پیش بیشتر از این توقع نمی‌شه داشت. پیرمرد مدام می گفت که من با یک زن تو جلسه نمیشینم من مَردم و با شیرها می‌شینم نه با روباه‌ها. متاسفانه این طرز تفکر فقط برای اون پیرمرد نیست، تو همین تهران که مثلا پایتخت هست همین نگاه به زن‌ها وجود داره. تو اداره‌ها و شرکت‌ها خیلی که به خانم‌ها احترام بگذارن اونها رو به شکل مورچه‌های کارگر نگاه میکنن که شاید برای کارهای کارشناسی خوب باشن ولی برای مدیریت نه. اگر خانمی قرار باشه که حکم مدیریتی بگیره علاوه بر اینکه باید از نفوذ و قدرت مردان باید استفاده کنه باید خودش رو برای یک جنگ تمام عیار با بقیه افراد اون سازمان و شرکت هم آماده کنه. سخته که باور کنم جامعه‌ای که نصف جمعیت خودش رو نادیده میگیره قادر به پیشرفت هست. کاش مادران جامعه مردان نسل آینده رو طوری تربیت کنن که به زن نگاه جنسیتی نداشته باشن و اونها رو انسانی دارای حقوق برابر با خودشون ببینن. 


________________________________________________________


پ.ن: منجوق گرامی برای کامنت خصوصی از گزینه "تماس با من" که تو سمت راست وبلاگ هست می‌تونی استفاده کنی.